مثـل حـال آنـان کـه خـدا را فرامـوش کـرده و غیـر خــدا را بــه دوســتی و سرپرســتی برگرفتنــد (در سســتی و بیبنیــادی) حکایــت خانــهای اســت کــه عنکبــوت بنیــاد کنــد و اگــر بداننــد سســتترین بنـا خانـه ...
بابا با خوشحالی وارد خانه شد و گفت :
- اداره با وامم موافقت کرده، می توانیم به خانه ی بزرگتری برویم.
همه از شنیدن این خبر خوشحال شدیم. مامان نفس عمیقی کشید:
- بالاخره آخرعمری یه نفس راحت می کشیم.
- بابــا بــه ...
خانــم ریاحــی تــوی اتوبــوس نشســته بــود و بــه مناظــر اطــراف، نــگاه مــی کــرد. نگاهــم را از او گرفتــم تابلــوی روبــهرو، دو راهــی خــاش و ایرانشــهر را نشــان مــیداد.
دوسـتان و مخاطبیـن ایـن صفحـه نشـاط و قهرمانـی در ایــن شــماره بــا گــزارش متفاوتتــر در خدمــت شــما هســتیم. در ایــن شــماره از افــرادی ســخن خواهیــم گفــت کــه علیرغــم دســت و پنجه نــرم کــردن بــا ...
احتمــالا شما هم وقتی با یکی از اعضای خانواده برای بنزین زدن ماشین به جایگاه سوخت گیری میروید با علامت«اسـتفاده از تلفـن همـراه ممنـوع!» مواجـه شـده باشـید و برایتـان سـوال پیـش آمـده باشـد کـه بـه چـه دلیـل اسـتفاده ...