میخواهم ماجرایی را برای شما تعریف کنم مـن موجـود کوچکـی هسـتم و کاری بـه کسـی نـدارم. مـا موریانه هـا در خانه هــای خــود زندگــی می کنیــم امــا خبرهــای پراکنــده ای از ارتبــاط جــن و انســان بــه گــوش مــا ...
در دنیـای نـرم افـزار و رایانه امـروزه کارهـای زیادی انجـام میشـود بعضـی از آن هـا جنبـه سـرگرمی و برخــی دیگــر کاربــردی و آموزشــی اســت، ســید صالــح حســینی دانش آمــوز پایــه یازدهــم دبیرســتان حضــرت محمــد ...
زیبایــی طبیعــت بســیار چشــم نواز اســت و حضــور در طبیعـت پـاک و بکـر این چشـم نـوازی را بیشـتر مینمایــد. در وجــود همــه انســانها ماجراجوئــی و تجربــه کــردن اتفاقــات مهیــج وجــود دارد تــا احسـاس کنجـکاوی ...
فصـل سـرما شـروع شـده اسـت و مشـکل یـخ شـدن دسـت و پــا خیلــی دارد بــرای مــا اتفــاق می افتــد. اینکــه ســر صبــح زنــگ اول بعــد از صــف، وقتــی وارد کلاس میشــویم نمیتوانیــم قلــم رو در دســتمان بگیریــم ...
همیشـه در ذهـن مـا درخـت یـک گیـاه ثابـت اسـت کـه رشـد آن بـه صـورت ایسـتاده و سـاکن اسـت یعنـی در جهت آسـمان یعنـی طولـی رشـد میکنـد و از وقتـی دانـهی آن را در خـاک کشــت میکنیــم تــا زمانــی کــه ایــن دانــه ...
پیرمـرد کاغـذی در دسـتش بـود آن را بـه عابـران نشـان مـی داد، بـه طرفـش رفتـم
و کاغـذش را نـگاه کـردم و گفتـم:
- دو تا کوچه پایینتر.
پیرمرد که گوشش سنگین بود دست راستش را روی سمعک گذاشت و گفت:
- ها... چی میگی ...
ووشــو یکــی از رشــتههای پرافتخــار ایــران اســت کـه رونـد مـدال آوری خوبـی در بازیهـای آسـیایی و مسـابقات جهانـی داشـته اسـت. بـه نظر میرسـد ایــن رشــته علاقــه منــدان خــاص خــود را دارد و میتوانــد بیــش ...
قسمت دوم
تـا ایـن جـا خواندیـد: داسـتان از زبـان عصـای حضـرت موسـی) علیــه السـام ( اسـت آن هـا پـس از فــرار از مصـر ده سـال در مدایـن سـاکن بودنـد و اینـک عـزم سـفر کـرده در بیـن راه متوجـه نـوری شـدند و حـاال ...