با ظهور دین اسلام و مبعوث شدن حضرت محمد(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) به پیامبری، بیشترین تلاش پیامبر(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) صرف این شد که بین مسلمانان برادری و اتحاد ایجاد کند؛ آیات و روایات بسیاری هم در زمینهی وحدت داریم که نشان دهندهی اهمیت وحدت در درگاه الهی و نزد پیامبر(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) هست.
همه از این دو عالم ربانی به نیکی یاد میکنند. دوستیشان در برههای از زمان زبانزد خاص و عام بوده، به عنوان مثال؛ آقای راحم کفعمی، پسر کوچک آیتالله کفعمی میگوید:
پدرم نمونهی کاملی از صداقت، اخلاص، صفای باطن و مردانگی بود. قبل از انقلاب، از معدود افرادی بود که سعی داشت نماز جماعت برگزار کند. بعد از انقلاب هم به امامت جماعت شهر زاهدان منصوب شدند؛ همیشه حرف از وحدت و برادری میزدند و رابطهی حسنهای میان ایشان و مولوی عبدالعزیز برقرار بود. سفارش مهم پدرم دوری از نفاق و تفرقه با برادران اهل سنت بود. پدرم آنقدر در کارشان مقتدر بودند زمانی که دو آمریکایی به زاهدان آمده بودند، با رفتار و صحبتهای پدرم مسلمان شدند.
ما همسایه مولوی عبدالعزیز بودیم. پدرم و مولوی عبدالعزیز در خصوص مشکلات مردم با یکدیگر صحبت میکردند و سعی میکردند و همیشه این دو قشر در صلح و صفا باشند.
نورالنسا ملازاده دختر مولوی عبدالعزیز هم، خاطرات دوستی پدرش و آیتالله کفعمی را به یاد دارد و میگوید:
با آیتالله کفعمی و سایر روحانیون رابطهی تنگاتنگی داشتند و برای احقاق حقوق اجتماعی و مذهبی و سیاسی اهل تشیع و تسنن با هم تلاش میکردند.
پدرم، هم دغدغهی اهل سنت را داشتند؛ هم دغدغهی اهل تشیع. همیشه میگفتند: این دو قشر باید در کنار هم باشند، ما در واقع یکی هستیم، همیشه کنار هم بودهایم و کنار هم خواهیم ماند. میگفتند: این نقشهی دشمنان اسلام و استعمارگران است، که برای تفرقه انداختن بین مسلمانان تلاش میکنند و وحدت، تنها راه نقش بر آب کردن نقشههای دشمنان است.
مولوی نذیر احمد، نماینده مجلس خبرگان رهبری هم، در دوران جوانیشان شاهد دوستی و تعامل برادرانهی آیتالله کفعمی و مولوی عبدالعزیز بودهاند و از آنها به عنوان جهادگران وحدت یاد میکنند و میگویند:
آن دو عالم ربانی و دانشمند در راستای وحدت شیعه و سنی تلاش بسیاری میکردند و به برکت تلاش آنها، این استان محور اخوت و برادری شیعه و سنی بودند و هیچ رویداد تلخی که موجب کدورت دوستان و مایه امید دشمنان باشد، در دوران ایشان رخ نداده و نخواهد داد.
مولوی صالح محمد عبداللهزهی، امام جمعه مسجدی محمدی خیابان جامجم هم میگویند: بین آن دو بزرگوار حتی حرف شیعه و سنی بودن هم مطرح نمیشد. مثل دو برادر در کنار هم بودند؛ هم دلسوز شیعه و هم دلسوز سنی، برایشان فرقی نداشت که طرف مقابل شیعه است یا سنی؛ هر کاری از آنها بر میآمد برای رفع مشکل برادران دینیشان انجام میدادند.
همیشه در جلسات با هم بودند، مولوی همیشه میگفت: وحدت داشته باشید و آیه وحدت را میخواندند و میگفتند: با هم به ریسمان الهی چنگ بزنید و تفرقه نیندازید و نگویید شیعه چیست و سنی چیست؟ خدا و قرآن ما یکی است.
* مرضیه نژاد بندانی