- پاشو« دیرت نشه امیر» چرتم پرید، خمیازه ای کوتاه کشیدم ، پلک هایم را محکم روی هم فشردم تا چشمانم بیدار شوند. به دنبال صدا سرم را چرخاندم، مادر با لباس گل درشت قرمز پشت پنجره
ایستاده بود و لبخند می زد..
اولین روز پاییز
1 مهر 1397 ساعت 14:08
- پاشو« دیرت نشه امیر» چرتم پرید، خمیازه ای کوتاه کشیدم ، پلک هایم را محکم روی هم فشردم تا چشمانم بیدار شوند. به دنبال صدا سرم را چرخاندم، مادر با لباس گل درشت قرمز پشت پنجره
ایستاده بود و لبخند می زد..
کد مطلب: 85
آدرس مطلب: https://sangat.koodakebalouch.ir/news/85/اولین-روز-پاییز