plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۰
نوجوانانی که از سوی خانواده نادیده گرفته می شوند

من اینجام، من را ببین

فرزندان همیشه گلایه‌مند هستند که پدر و مادرها آنها را درک نمی‌کنند، آنها را از جمع دوستانه منع می‌کنند، چشم دیدن دلخوشی‌های کودکانه‌شان را ندارند و همین موضوعات کوچک باعث بر هم زدن کانون گرم خانواده می‌شود و ایجاد یک فاصله ای با عمق هزاران کیلومتر بین والدین و فرزندان می شود.
میل به دیده و مطرح شدن، یکی از اساسی ترین مسائل انسانها در دوران مختلف از زندگی شان است. اگر نوجوانان و جوانان امروزی به سراغ والدین خود بروند آنها  هم در یک رده سنی تمایل به دیده شدن  متناسب با بستر و شرایط دوره خود بوده اند. شکل و میزان  آن در هر دوره ای متفاوت است. در عصر امروزی، با توجه به رشد و توسعه ارتباطات و دسترسی آسان نوجوان و جوانان به ابزار الکترونیکی، می توان گفت میل به دیده شدن و علاقه به شبکه های اجتماعی و مجازی در ایران توسط آنها بسیار بالا است.

این امر می تواند آنقدر منفی باشد به صورت سلفی گرفتن  با جان دادن یک جسد یا آتش سوزی بزرگ و به نمایش گذاشتن یک کار دور ار منطق و عقل و در بیشتر موارد خطرپذیر برای کاربران شبکه های اجتماعی باشد و یا  منتشر کردن یک دستاورد علمی و خلاقیت در چنین شبکه هایی باشد.

نادیده گرفته شدن نوجوانان چه پسر و چه دختر از سوی خانواده ها موجب سوق یافتن بیشتر آنها به سوی گروه های هم سال و حتی ارتباط با افرادی بزرگتر در شبکه های مجازی و اینترنتی میشود. گرچه نوجوانان در خانواده های متفاوت زندگی می کنند اما افکار و عقاید آنها در گروه های دوستی یکسان است، برای انجام یک کار چه از بعد منفی و چه مثبت اتفاق نظر دارند.

چه کسی بیشتر مرا لایک می کند؟ خانواده یا دوستان
وقتی یکی دختر نوجوان در گروه همکلاسی‌های خود در یک فضای مجازی عضو می‌شود، صحبت‌های تمام دوستان و عکس‌هایی که در ان گروه به اشتراک گذاشته می‌شود، همه را می‌بیند و مطمئنا محتوای همه مطالب به اشتراک گذاشته شده متناسب این گروه سنی نیست، ولی این دختر یا پسر نوجوان نمی‌تواند به آنها اعتراض کند چون در صورت اعتراض از جمع طرد می‌شود و او تحمل این نوع برخورد را ندارد.

در حالی که در همان جمع هرکدام از نوجوانان تلاش می‌کنند، محبوب آن جمع بوده و خودشان را به عقاید جمع تطبیق دهند.
روان‌شناسان و جامعه‌شناسان معتقدند بحران نوجوانی در همه زمان‌ها بوده است ولی در جامعه ارتباطاتی امروز فناوری‌ها و پیشرفت‌هایی که صورت گرفته است، باعث شده نوجوان با فرهنگ جوامع دیگر آشنا شده و تابع قوانین و مقررات نباشند.
وجود این نوع نگرش‌ها باعث می‌شود نوجوانان دهه 80 با پدر و مادرهای خودشان دچار یک شکاف عمیق نسلی شوند و صحبت‌های هرکدام از آنها برای دیگری قابل درک و فهم نباشد.

سیده محبوبه موسوی، جامعه‌شناس فرهنگی می گوید: دوران نوجوانی آغاز یک بحران و گذراست بنابراین در این دوران خانواده‌ها باید این ظرفیت را به دوران توانمندسازی نوجوانان تبدیل کنند. عصبانی بودن، پرخاشگری، واکنش‌های تند و غیرمعقول،گوشه‌گیری با رسیدن به سن بلوغ و آغاز دوران نوجوانی رابطه تنگاتنگ دارد.  به نظر می‌رسد نوجوانان امروز دچار یک بحران در شناخت خود هستند، نوجوانانی که دوست دارند خودشان را در جمع‌های دوستانه مطرح کنند، آنها به کارهای دسته جمعی با گروه‌ها و دوستان خود علاقه‌مند هستند، فرد دیگری را به جمع خود راه نمی‌دهند، در یک پاساژ در تهران جمع شده و میتینگ به راه می‌اندازند و این نوع حرکت‌ها را دوست دارند.
نیاز به دیده شدن را یکی از مهم‌ترین نیازهای دوران نوجوانی است. نوجوانان در این سن و سال به شدت خواهان این موضوع هستند که بقیه افراد آنها را با یک چهره زیبا و به قول خودشان تمیز و مرتب و خوش چهره ببینند، آنها وقتی می‌بینند به این نیازشان  از سوی خانواده پاسخی داده نشد و مورد توجه قرار نگرفتند، سعی می کنند برای جذب بیشتر نگاه ها به سوی خودشان، تصاویری متفاوت در موقعیت و شرایط خاص از خود در شبکه های اجتماعی منتشر کنند. عموما این جلب توجه با پوشیدن و حتی گاهی بدون پوشش و با شکل و ظاهری عجیب و غریب در شبکه های مجازی همراه است.

گرایش نوجوانان دختر و پسر در دیده شدن از سمت جنس مخالف و  نظر دادن درباره عکس های همدیگر سرآغازی برای یک رابطه ای است که انتهای آن نامشخص و ناواضح است. البته ناواضح برای نوجوان؛ چرا که چنین اتفاقی نهایت آن جز ایجادیک شکست و ناکامی در زندگی و بیراهه رفتن نوجوان نخواهد بود. نوجوان  مهارت‌های ارتباطی را به خوبی یاد نگرفته اند، وقتی وارد ارتباط گرفتن وحرف زدن با جنس مخالف می‌شوند، از آن جایی که اصول و لازمه‌های یک ارتباط خوب را نمی‌دانند در نتیجه با یک مشکل مواجه می‌شود و از آن جا که داشتن این نوع رابطه را از والدین خود مخفی نگه داشته است بنابراین ناخواسته این رابطه به یک آسیب اجتماعی تبدیل می‌شود.

نباید کودکان و نوجوانان را رها کرد
 اگر والدین در خانواده‌ها بتوانند با زبان همان نوجوان با او صحبت کرده، نیازها و توانایی‌ها آنان را همزمان پاسخ داده و وقت بیشتری را برای دختر یا پسر نوجوان خود در نظر بگیرند، می‌توانند این آسیب‌ها و تهدیدها را کاهش دهند.
نظارت شرط اصلی و اولیه مراقبت و کنترل آسیب‌های اجتماعی  از سوی والدین در برخورد با رفتارهای بین نوجوانان و جوانان است.
 نمی‌توان نوجوانان را وادار کرد که از وسایل و تکنولوژی جدید و مدرن استفاده نکنند چون هر چقدر از این کار محروم شوند به همان نسبت بر انجام آن کار حریص‌تر بوده و با شدت عمل بیشتری آن کار را انجام می‌دهند. در نتیجه باید به جای مقاومت در برابر نوجوانان و ممانعت آنها، امکانات لازم را به شرط نظارت بر عملکرد فرزندان در اختیار آنها قرار داد. خانواده‌ها باید به قدری پشتیبان و حامی فرزندان خود بوده و با آنها رفتار مناسب و راحتی داشته باشند که فرزندان به محض رویارویی با یک معضل خاص، قبل از هرکسی والدین خود را در جریان قرار دهند.
 
مرجع : میگنا، مهرصبا
کد مطلب: ۵۵
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما