plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۰۱
داستان

دیگر دردی را احساس نمی‌کنم

چهــار نفــر بودنــد. ســاعت ســه و نیــم بــود کــه بــه در کوبیدنــد.بیــن خــواب و بیــداری بــودم. فکــر نمی‌کــردم بــه ایــن زودی لــو رفتــه باشــم. تــا می‌خواســتم بــه خــود بجنبــم بــه داخــل خانــه آمــده بودنــد.
کد مطلب: ۱۴۱
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما